همسویی برای تربيت درست
در تعريف سادهای از تربيت، آن را «ايجاد رفتار مطلوب» در متربی تعريف كردهاند. اين تعريف گرچه ساده بهنظر می رسد، اما ايجاد رفتار يا عادات مطلوب در افراد، مستلزم عبور آنها از فرايندهای بسيار دشوار و نفسگير و طولانی است. بی ترديد، انديشيدن در انسان و تربيت او، دغدغه همه والدين، نهادها و انديشمندانی بوده است كه خواستهاند مواريث فرهنگی، دانشها و مهارتها و عادات را در فرزندان و نسلهای حاضر و بعد از خود نهادينه سازند و به اصطلاح آن را به رفتار معمول و هنجار پذيرفته شده مبدل نمايند.
امروزه نيز «ايجاد رفتار مطلوب» در مخاطبان هدف عمده همه افراد، نهادها، مؤسسات و بنگاهها با اهداف گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سياسی، زيستمحيطی و حتی دينی و مذهبی است. هدف اصلي آن است كه اطلاعات و دانشها مطابق خواستهها و اهداف تعريف شده، به افراد منتقل شود و متعاقب آن تغييرات نگرشی و مهارتی در مخاطبان، كه عمدتاً كودكان و نوجواناند، صورت گيرد و با تكرار و تقويت آن بهصورت رفتار مطلوب در كنشهای فردی و اجتماعی آنان كه آيندهسازان اجتماعی اند، متجلی شود. بديهی است مهمترين نكته اين فرآيند آن است كه «رفتار مطلوب»چگونه و از چه ديدگاهی تعريف شود و روشها و اسباب مناسب با آن چگونه طراحی و تبيين گردد. از سوی ديگر در جهان معاصر، به دليل نوآوری های مستمر و استفاده از فناوری های نوين، پيچيده و ناشناخته بودن ابعاد فردی و اجتماعی انسان، تنوّع شخصيتی و محيطهای زندگی افراد، برداشت مستقل افراد از پديدهها و رخدادهای پيرامون، تعاريف جذاب ديگر از رفتار مطلوب، وجود رقبا و ابزارهای جايگزين مدارس و مواد آموزشی سنتی و …، منظومهای در هم پيچيده و به ظاهر بی انتها از موضوعات را ايجاد ميكند كه تربيت نوجوانان را در مدارس بسيار دشوارتر و پيچيدهتر از گذشته كردهاست. امروزه در كشور ما با توجه به اهداف انقلاب اسلامی، حتی با فرض وجود پيوند خارج از كنترل و ورود خواسته و يا ناخواسته ديگر رسانههای غيرتربيتی ايجاد و نهادينه شده تربيت مورد انتظار، با دشواری و ترديد روبهروست كه دقت و چارهانديشی خاص خود را طلب ميكند.
خوشبختانه با تصويب سند ملی آموزشو پرورش و برنامه درسی ملی، تعريف قابل قبولی از تربيت و روشهای آن در سطح ملی و دستگاههای گوناگون ايجاد شده است. نكته مهم در اين مسير، تسريع در برنامهريزی و اجرا و همچنين كاهش عوارض و دخالت مؤلفهها و متغيرهای جذاب، مزاحم و تأثير گذار بيگانه و مخرب است.
همهجانبهنگری و اتكا به منابع داخلي و يكپارچگی و هماهنگی آموزشهای رسمی و غيررسمی و مدرسه و جامعه،و به عبارتی همكاری بخش دولتی و غيردولتی در تهيه مواد و رسانههای آموزشی و وحدت تقريبی در اجرا، يكی از نكات كليدی در راهبردهای تربيتی است. همه نهادها بايد در قالبی نظاممند به كمك نظام آموزش رسمي بيايند و روشها، منابع و مواد آموزشی و تربيتی مرسوم مانند كتابها، مجلات، فيلمها، موسيقی و هنرهای آوايی، تئاتر و نمايش، بازی و سرگرمی، نرمافزارها و ديگر رسانهها را همسو و همراه با نظام آموزش رسمی تنظيم و هدايت نمايند، تا دست يافتن به تربيت مطلوب و يكپارچه مورد انتظار اسناد فرادست ميّسر باشد.
درحالحاضر مأموريت هماهنگی و ايجاد وحدت روشی نهادهای مولد و مروج منابع و مواد آموزشی و تربيتی با سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی و بهطور اخص دفتر انتشارات و تكنولوژی آموزشی است و معاونت ساماندهی منابع آموزشی و تربيتی در اين دفتر مستقر است. خوشبختانه با وجود نگاه جامع مديران آموزشوپرورش رسمی كشور، ساختار و سازوكار نسبتاً هماهنگ و قابل قبولی برای تشخيص و ساماندهی منابع و مواد آموزشی و تربيتی در همه حوزهها، بهويژه كتابهای آموزشی، كمك آموزشی، كمك درسی و همچنين نرمافزارها، فيلمها و بازی ها و سرگرمی های آموزشی در درون سازمان ايجاد شد. اكنون سعی ما بر اين است كه با تدوين استانداردها و شاخصهای مناسب، همراستا با اهداف ملي تربيت، روزبهروز نهادها، ناشران و توليدكنندگان منابع آموزشی و تربيتی بيشتری به اين جمع همسو بپيوندند تا انشاءاللّه با اطلاعرسانی و حمايت از توليد و توزيع و مصرف منابع استاندارد و مفيد، توليد منابع غيراستاندارد در كشور به حداقل برسد.
حضور كارشناسان ساماندهی منابع آموزشی و تربيتی در نمايشگاهها و مجامع مختلف از جمله نمايشگاه بينالمللي كتاب و ارتباط چهرهبهچهره با مخاطبان، اجرای نشستهای مشترك با داوران، كارشناسان، ناشران، توليدكنندگان و نيز برپايی جشنوارههای متعدد با هدف معرفي استانداردها و تشويق فعالان اين عرصه، تدوين مقالات و گزارشهای مختلف، استفاده از ظرفيت مجلات رشد و ديگر رسانهها، انتشار ويژهنامهها و مجلات متنوع از جمله نشريهی جوانه، از جمله برنامهها و تلاشهايی است كه بتوانيم امواج اين هدف را در گستره و عمق بيشتري مطرح كنيم.
بارآوری نسل فكور
گفتو گوی برخی از ناشران با رئيس سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی در بيست و نهمين نمايشگاه بينالمللی كتاب تهران
اشاره
در جريان ديدار حجتالاسلان دكتر محمديان، معاون محترم وزير و رئيس سازمان پژوهش و برنامهريزی از بيستونهمين نمايشگاه بينالمللی كتاب تهران، وی برای دقايقی ميهمان مدير سالن ناشران آموزشی در آن حضور داشتند، سخنانی بين ميهمان و ميزبانان محترم رد و بدل شد كه با اندكي ويرايش در اين گزارش آمده است. محمديان در اين نشست از ناشران خواست خودشان نقش فعالتری در نظارت بر انتشار كتابهای آموزشی بازی كنند و ناشران نيز خواستند پيرامون كتابهای آموزشی گفتو گوهای دقيقتری در سازمان صورت پذيرد و سخنان ناشران در اين زمينه شنيده شود تا راه برای همدلی و همراهی بيشتر گشوده شود.
آموزشوپرورش متعلق به همه است
حجتالاسلام دكتر محمديان:
آموزشوپرورش برای انجام مأموريتهای خود نيازمند مشاركت و همراهی همه صاحبنظران و كسانی است كه خدمت آموزشی ارائه ميدهند. شايد اين نكته را قبلاً هم در اختتاميه جشنواره كتابهای آموزشي از من شنيده باشيد كه«ما به ناشران كتابهای آموزشی، به چشم رفقای خود نگاه ميكنيم نه رقبای خود». البته ممكن است ميزان رفاقت و همراهی برخی از آنها نسبت به ما كمتر و برخی بيشتر باشد. اما در هر حال دوست داريم«دست در دست هم دهيم به مهر/ ميهن خويش را كنيم آباد!»
گاهي البته برخی اهداف زودگذر و كوتاهمدت با اهداف بلندمدت آموزشی و تربيتی مشخص شده جابهجا ميشوند. الان يكی از خبرنگاران از من سؤال ميكرد كه پذيرش استانداردهای شما موجب ميشود ناشران خوب در توليد كتابهايشان دچار زحمت بيشتری شوند و به عكس ناشرانی كه نسبت به اين استانداردها بی توجهی می كنند، محصولاتشان را با سهولت بيشتری عرضه نمايند.
من گفتم البته اين بحث درستی است و مثال زدم كه اين كار شبيه به لباس دستدوز و سری دوز را ممكن است با كمترين زحمت، در چين توليد كرده باشند و فرستاده باشند اينجا كه معلوم نيست اجزايش مناسب اندام خريدار باشد يا نباشد. برخي سری دوزند. اين مربوط به بازار پوشاك است. مستحضريد كه حوزه تعليم و تربيت، نيازمند دقت و حساسيت و حوصله بالاست؛ جای خاتمكاری و ميناگری است. ما انتظار داريم كه بزرگان نشر آموزش-مانند همين انجمن فرهنگی ناشران آموزشی-مراقبت كنند كه حرمت اين حريم رعايت شود.
بچهها را به فكر نكردن عادت ندهيم
سؤالهای چهار گزينهای با پاسخهای آماده ممكن است مشتريانی در بين دانشآموزان و معلمان داشته باشد، اما در صورت عادت كرده به اين شيوهها، آينده بچههايی كه حافظهمحور و پختهخوار تربيت شدهاند و نسلی كه ياد نگرفته است فكر كند و مسئلههايش را حل كند، چه ميشود؟ اين پختهخواری در آموزش،سرايت ميكند به پختهخواری در عالم سياست و اقتصاد و تجارت. همه ياد گرفتهاند دنبال غذای آماده و بدون زحمت باشند؛ چون ما حل مسئله را به آنها ياد ندادهايم. گاه در جلسهای مسئلهای طرح ميشود تا جمع تصميمگيری كند. برخی به جای اظهارنظر كارشناسی، خودشان را با اين جمله راحت ميكنند كه آقا اجازه بدهيد ببينيم نظام چه ميگويد! معنای اين جملات آن است كه ما تنبليم و نمی خواهيم يا نمی توانيم نسبت به مسئله فكر و به وظيفه خود عمل كنيم؛ می خواهيم كسی حرفی بزند و تكليف را از گردن خود برداريم. من ميگويم آقا منظورتان از نظام، رهبر و رئيسجمهور است؟ خب تصميمگيری در اين كار كه وظيفه رهبر يا رئيسجمهور يا مسئولان بالادستی نيست. وظيفه من و شماست تا با فكر كردن و كار كارشناسی و در صورت نياز، اجرای آزمايشی، تصميم مناسب را اتخاذ كنيم و مسئوليت تصميم خودمان را هم بهعهده بگيريم. وقتي ما به وظيفه خودمان در موضوعی مثل آموزش زبان عمل نمی كنيم، طوری ميشود كه رهبری وارد ميدان می شود و می فرمايد:«آقا شما بيست و دو سال قبل(سال 72) تصويب كرديد و سال 81 هم تكميل كرديد كه برنامه آموزش زبان دوم، شامل پنج زبان باشد. بيست سال قبل تصويب كردهاين، اما كسی كار نكرده كه در هر يك از اين زبانها چه تعداد دانشآموز بايد آموزش ببيند و چه تعداد معلم بايد برای آنها تربيت شود. هيچ كاری نكردهايم» و حالا كه رهبری صحبت كردهاند، مسئوليت را مياندازيم گردن رهبر و می گوييم آقا اين طوری فرمودند. اين روحيه از همين نكتههای آموزشی به ظاهر كم اهميت نشئت می گيرد.
اهداف تربيتی با افزايش مهارت تستزنی محقق نمی شود
نشر«الف» يا«ب» كه بايد فرايند ياددهی و يادگيری را تسهيل كند، عمق ببخشد، توسعه بدهد، مفاهيم مدنيتساز و موج افكن را زياد كند و به خلاقيت دانشآموز دامن بزند، ميگويد شما لازم نيست زحمت بكشيد و به پاسخ سؤالها فكر كنيد! اين ده تا سؤال مثلاً سؤالهای درس دوم مثلاً مطالعات اجتماعی هم اين است. بعد هم انتظار داريم كه از بين اين دانشآموزان ابوعلی سينا بيرون بيايد! معلمی هم ممكن است بهخاطر مشغلهها و گرفتاری هايی كه دارد، شب قبل به جای آماده كردن طرح درس و مطالعه، همين كتاب را ورق بزند و همينها را سر كلاس به شاگردانش بگويد. به عبارت ديگر سواد معلم و دانشآموز يكی است. چه كسی ميتواند در اين مسير به آموزشو پرورش كمك كند؟ بخشی از طريق برنامهريزی خود آموزشو پرورش محقق شدنی است و بخشی با كمك شما ناشران. لذا در اين زمينه حتماً دست نياز بهسوی شما دراز ميكنيم و حتماً از شما ميخواهيم كه به ميدان بياييد. شايد اين رويكرد قدری از درآمد سالانه فلان مؤسسه بكاهد، اما به اين ترتيب نسلی بارميآيد كه هزينههای كشور را در عرصههای ديگر كم ميكند.
زمانی كه من در شورای عالی بودم، مسئولان يكی از مؤسسههای آموزشی آمدند پيش ما. می گفتند شما بچهها را يك هفته در اختيار ما بگذاريد تا ما چنان فنون و مهارت تست زدن را به آنها آموزش بدهيم كه همه در كنكور دارای رتبههای سه رقمي باشند. اما آيا واقعاً اين سواد و دانش و تربيت است؟ آموزش مهارت تست زدن، آيا می تواند اهداف تربيتی طراحی شده برای دوره مثلاً متوسطه را محقق كند؟
البته اذعان بايد كرد برخی سياستهای آموزشوپرورش هم به اين فضا دامن می زند و تب كنكور را به پايههای پايينتر هم تسری ميدهد: مثل برگزاری آزمون ورود ی برای مدارس نمونه دولتي،استعدادهای درخشان و مانند اين.
آموزش و پرورش متعلق به من نيست؛ متعلق به همه هست. شما هم بچهها را دوست داريد و دلتان هم كمتر از من برای كشورتان و سرزمينتان نمی سوزد؛ مسلمان هم هستيد. بياييد دست بهدست هم بدهيم و خدمتی به اين سرزمين و اين بچهها بكنيم و خدای ناكرده ناخواسته به آنها ضرر نزنيم. اگر پيشنهادی داريد، من استفاده ميكنم.
ديوار فاصلهها را فرو بريزيم
هامون سبطی ، مدير نشر دريافت (مدير مسئول در انجمن فرهنگی ناشران آموزشی):
ناشران آموزشی كشور، حقيقتاً عيار بالايی دارند و از توانمندی های علمی و آموزشی زيادی برخوردارند و توانمندی آنها منحصر به حوزه اقتصاد نيست.
سال گذشته ما شايد بيش از بيست نشست علمی تشكيل داديم كه در برخی از آنها اتفاقهای خوبی رخ داد. ما در اين نشستها با مؤلفان كتابهای درسی گفتوگو كرديم. امسال هم كه سازمان پژوهش افتخار داده و غرفهاش را در كنار ما برپا كرده و امكان ديگری برای تعامل بيشتر فراهم آورده است.
نكتهای كه من می خواهم بر آن انگشت بگذارم اين است كه هر صنف، از جمله ناشران كتابهای آموزشی، در واقع يك طيف است. ممكن است از بهترين ناشران كه دغدغه آموزش و فرهنگ دارند، در اين طيف حضور داشته باشند تا ناشرانی كه شايد قدری جنبه اقتصادی كارشان پررنگتر است. من فكر ميكنم ناخواسته، روی آن بخش كمتر شايسته اين صنف تمركز صورت گرفته است و آن را به عنوان كتاب مناسب و برگزيده اعلام می كنيد، كمتر مورد توجه قرار داشته است. و به نظر می رسد برای نزديك شده ناشران به آن سر شايستهتر طيف، نميتوان از نيروی قهريه بهره گرفت. ما بايد همفكری و همدلی بيشتری داشته باشيم تا اين ديوار بين ما فرو بريزد.
ناشران بر كار ناشران نظارت كنند
حجتالاسلام دكتر محمديان : به نظر ما بهتر است كار نظارت بر ناشران و كتابهای آموزشی، در وهله اول به دست خود ناشران انجام شود كه هدف اولشان اغلب كار فرهنگی و در وحله بعد، اقتصادی است. اگر يك هيئت منصفه از خود ناشران-مثل همين انجمن فرهنگی ناشران-بر كار آنها نظارت داشته باشد و در صورت نياز تذكر لازم را به همكاران خود بدهد، كار خيلی بهتر ميشود.
واقعاً اين كار چه جايی دارد كه ناشری كتاب درسي را –كه سه هزار تومان قيمت دارد-بدون هيچ تلاشی براي يادگيری بهتر، كپي كند و جلدی را روی آن بچسباند و با پاسخهاي آماده، به قيمت بيست هزار تومان بفروشد و ادعا هم داشته باشد كه كارش در مسير توسعه فرهنگ است! من به اين ناشر گفتم مگر آموزشوپرورش خودش نمی تواند كتابهای درسی را به اين شكل چاپ كند و در اختيار دانشآموزان بگذرد؟ ولی هدف ما اين است كه دانشآموز خودش با دست خودش و قلم خودش پاسخها را بنويسد؛ در اين فضايی كه همهچيز او را دور ميكند از نوشتن، عادت كند به نوشتن.
و جالب اين است كه ناشر مذكور در صفحه اول كتاب نوشته است حق چاپ و نشر انحصاراً در اختيار ناشر است و اگر كسی كپی برداری كند چنين و چنان خواهد كرد! با اين ناشر، قبل از من، شما بايد برخورد كنيد. اين موضوع را ناشران با سابقهتر بايد به او تذكر بدهند كه خلاف كرده است و نبايد ديگر مرتكب چنين اشتباهی شود و براي ما هم بنويسند كه ما به اين موضوع رسيدگی كرديم و ناشر قول داده است ديگر اشتباهش را تكرار نكند تا من هم مجبور نباشم براي حفظ حقوق مادی و معنوی سازمان به دادگاه شكايت ببرم.
پای صحبت دكتر هامون سبطی ، مدير مسئول انجمن فرهنگی ناشران آموزشی
اشاره
معلم نويسنده و در عين حال يك پزشك است. مديريت«نشر دريافت» را بر عهده دارد و مدتی است كه در انجمن فرهنگی ناشران آموزشی به عنوان مدير مسئول اين انجمن برگزيده شده است. تأليف مشترك او و آقای عمرانی در سال 1384 برنده جايزه جشنواره كتابهای آموزشی و تربيتی رشد شد.
آقای دكتر سبطی! آيا از محتوای علمی كتابهای ادبيات فارسی راضی هستند؟
- اگر منظورتان كتابهای آموزشی و كمكدرسی زبان و ادبياتفارسی است، خير راضی نيستم؛ اما از كتابهای درسی ادبيات نسبتاً راضی ام.
- چرا نسبتاً؟
- من با حذف كردن درسهايی از كتابهای درسی ادبيات كه باعث پيوند نسل ميشود، مخالفم. هر چند تكراری به نظر برسد. مثلاً داستانی مانند«فرهاد كنجكاو» هميشه در كتابهای درسی لازم است؛ اما مثلاً حذف درسی «زاغ و روباه» باعث گسست بين نسلها می شود.
- مطالب نو و تازهای كه جايگزين اين درس شده است، به نظرتان به قدر كافی جذاب نيست؟
- متنهای اضافه شده كاملاً سفارشی به نظر می رسند و ناشی از يك اتفاق درونی در نويسنده نبودهاند. در كشوری كه منابع ادبی پرباری دارد، می توان و بايد از اين گنجينه استفاده كرد. نقل زندگی نامه بزرگان علم و ادب نيز ميتواند انگيزه و رغبت دانشآموزان را برای مطالعه افزايش دهد. وقتی ما با صفحات محدود كتاب درسی روبهرو هستيم، بايد از بهترين آثار استفاده كنيم و تنوع موضوعی خوبی به درسها بدهيم.
- آيا با وجود مواد خواندنی غيرادبی، مانند متنهای علمی،به ادبيات نياز هست؟
- از سال 80 اتفاق خجستهای رخ داد و دو مقوله زبان آموزی و ادبيات از هم جدا شدند. به اعتقاد من زبان و ادبيات، بسيار با هم تفاوت دارند. تابلوی راهنمايی و رانندگی و تابلوی نقاشی هر دو تابلو هستند و در هر دو از رنگ و طرح استفاده شده است. اما اين دو مثل هم نيستند. مدرسان ادبيات نيز بايد متفاوت از مدرسان دستور و زبانشناسی باشند. ادبيات شاخهای از هنر بهحساب ميآيد و با احساس و كشف و شهود همراه است و دستور زبانشناسی شاخهای از علم است كه با تجربه،پژوهش و استدلال قياسی و منطقی همراه است.
- فرموديد از كتابهای آموزشی و كمكدرسی راضی نيستند.به نظر شما، برای حصول اين رضايت چه بايد كرد و چگونه می توان اين كتابها را به سمت اهداف عالی آموزشی سوق داد؟
- اگر ديوار بلند بين آموزش و پرورش و ناشران آموزشی، كه در بين آنها افراد فرهيخته و با عيار تحصيلی بالا نيز فراوان هستند، از بين برود و فضای همدلی و درك متقابل بين كارشناسان آموزشوپرورش و مؤلفان و ناشران فراهم آيد، با صرف كمترين هزينه ميتوان كتابهای كمكدرسی و آموزشی را به سمت اهداف عالی آموزشوپرورش سوق داد. همچنين ميتوان به خوبی از تجربهها و يافتههای مؤلفان كار كشته اين حوزه در نزديكتر شدن آنها به واقعيتهای جاری در كلاسهای درس بهره گرفت. من بهعنوان مدير مسئول در انجمن فرهنگی ناشران آموزشی، در اين زمينه با روی باز در خدمت مسئولان و كارشناسان محترم وزارت آموزشوپرورش هستم و خواهم بود.
- برخی از اين كتابهای كمكدرسی به خاطر نوع نگاه مؤلفانشان به آموزش،شبيه كتابهای حلالمسائل شدهاند.نظرتان درباره اين كتابها چيست؟
- خوشبختانه با نظارت بخش ساماندهی منابع مكتوب، اين كتابها مردود شناخته شدند و ورود آنها به مدارس متوقف شده است. گر چه اين امر باعث شده كه اين كتابها با اسمهای عجيب و غريب و رنگ و لعابهای فريبنده به هر نحو شده راهی به ميان كتابهای مورد تأييد آموزش و پرورش باز كنند و ناشرانی كه تا امروز جرئت ورود به اين حوزه غير آموزشي را نداشتند، ترغيب كند كه از اين بازار پرسود طرفی ببندند. وقتي سؤالی آورده شود و پشت سرش جوابش هم بيايد، امكان انديشيدن را از دانشآموز گرفتهايم كه اين خطای بزرگی است.
- آيا نشستها و كارگاههای مؤلفان كتابهای درسی با ناشران و مؤلفان كتابهای آموزشی و كمكدرسی را مفيد می دانيد؟
- بله. نشستهای مشترك به ايجاد درك متقابل كمك می كند؛ اما متأسفانه مؤلفان و ناشران زياد استقبال نمی كنند كه شايد به اين دليل باشد كه در اين جلسات بيشتر كليات مطرح می شود.
مجموعاً ناشران و نويسندگانی كه دغدغه آموزشی و كار فرهنگی دارند با اين نشستها موافقاند. اما بهنظر می رسد اگر برای نزديكتر شدن دو مجموعه، افراد با عيار بالا برای صحبت در اين نشستها و كارگاهها انتخاب بشوند بهتر است.
اگر ناشران و مؤلفان متخصص متقاعد شوند، ناشران ديگر هم متقاعد می شوند. امسال خوشبختانه فضای خوبی بهوجود آمد. انشااللّه بعد از نمايشگاه اين نشستها پربارتر شود.